نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

امروز پنجشنبه ۲۸ خرداد ماه یک نماینده پارلمان بریتانیا به نام جو کاکس از حزب کارگر در نزدیکی محل کار خود مورد حمله قرار گرفت و با شلیک گلوله و نیز ضربات چاقو به قتل رسید. کفته شده مهاجم که مردی بریتانیایی و ۵۲ ساله است پیش از حمله به خانم کاکس فریاد زده: اول بریتانیا. اول بریتانیا از جمله حرفها و شعارهای کمپین خواهان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا موسوم به برگزیت است. رهبران این کمپین شهردار سابق لندن بوریس جانسون و نایجل فراژ رهبر حزب افراطی و دست راستی موسوم به یوکیپ یا حزب استقلال بریتانیاست. یوکیپ که فعالیتهایش در ابتدا بیشتر پیرامون مساله عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا و محدود کردن مهاجرین در بریتانیا متمرکز بود و خواهان خروج بریتانیا از اروپا بود رفته رفته سیاستها و شعارهای ملی گرایانه افراطی خود را نمود داد. اظهارات اخیر رهبر این حزب به واقع از مظاهر نژادپرستی است. قتل فجیع این نماینده مجلس بریتانیا را  امروز باید  در واقع نتیجه  مستقیم چنین سیاستها و شعارها و فعالیتهای رسانه ای دانست  که بر طبل نژادپرستی و دشمنی با مهاجرین و پنوهجویان میکوبند. وقتی دولت محافظه کار بریتانیا و رسانه های انگلیسی نظیر بی بی سی و تلگراف و دیلی میل و نظایر آنها هر روز لجام گسیخته تر از روز قبل و با وقاحت به تخریب دیگریها همچون مهاجرین و مسلمانها میپردازند و فضای جامعه را مسموم و به سمت افراطی گری و تعصب و نفرت سوق میدهند نتایجی چون این نوع رفتارهای خشونت بار و سرشار از نفرت بخصوص از سوی افرادیکه به راحتی توسط این شعارها و سیاستها تحریک میشوند و یا تعادل روانی ندارند چندان دور از انتظار نخواهد بود. ناسیونالیسم افراطی و خارجی ستیزی در بریتانیا به حدی رسیده است که علاوه بر آمار بالای جرایم ناشی از نفرت و افراطی گری نظیر  توهین و تبعیض علیه مهاجرین و خارجیها و مسلمانها و یا جرایمی نظیر حمله به زنهای مسلمان و محجبه در مکانهای عمومی امروز یکنفر با انگیزه های نژادپرستانه و نیز تحت تاثیر ناسیونالیسم افراطی به یک زن نماینده پارلمان که در زمینه های مرتبط به حقوق پناهجویان فعال بود به این شکل فجیع حمله کرد و او را به قتل رساند. 

 

جو کاکس ۴۱ ساله نماینده پارلمان بریتانیا از حزب کارگر امروز توسط یک بریتانیایی افراطی به قتل رسید.

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 89


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

چهارشنبه ۲۷ خرداد در برنامه خبری شامگاهی بی بی سی فارسی  گزارشی درباره بازداشت نازنین زاغری پخش شد. همسر وی آقای رتکلیف در استودیو حاضر شده بود تا در گفتگو با این تلویزیون بیشتر درباره نحوه بازداشت همسر خود گفت و گو کند. او به زبان انگلیسی در پاسخ به مجری برنامه شروع به صحبت کرد و یکی از کارمندان بی بی سی فارسی که قرار بود صحبتهای او را  همزمان از انگلیسی به فارسی ترجمه کند کلمه ی نخست حرفهای آقای رتکلیف که نام همسرش نازنین بود را  با لحنی خنده آلود و کشدار ادا کرد و از ادامه باز ماند. صدای میکروفون قطع نشده بود و صدای خنده و پچ پچ در حالیکه گویا سعی میشد میکروفون پوشانده شود به گوش میرسید. مجری برنامه نیز به نظر از این وضعیت متحیر شده بود. واقعا شرم آور است که این تلویزیون و مدیریت و برخی کارکنانش با مردیکه همسرش به دلایلی که چندان از آن مطلع نیستیم بازداشت شده و دختر دو ساله اش نیز در ایران از او و مادرش جدا شده  گفت و گویی ترتیب میدهند و با آنکه در ظاهر با او همدردی میکنند اما به نظر میرسد حتا نمیتوانند جلوی خنده شان را در ادای نام همسر بازداشت شده آن فرد بگیرند.

گزارش بعدی که پخش شد به موضوع پورنوگرافی اختصاص داشت. گزارش  به مطالعه ای  که در این خصوص در بریتانیا انجام شده بود اختصاص داشت و قرار بود از این نگرانی صحبت کند که دسترسی کودکان به فیلمهای پورنو و جنسی  در اینترنت بیشتر و راحتتر شده و این موجبات نگرانیهایی را برای والدین و مسولان بوجود آورده است . گزارشی که بنا بود به انعکاس مساله ای مهم در امر تربیت کودکان و معضل فیلمهای پورنو بپردازد آنهم وقتیکه این گزارش قرار بوده برای مخاطب فارسی زبان و بویژه ایرانی پخش شود که هم حساسیتهای خاصی در این امور دارند و هم اغلب در این ساعت از شامگاه بهمراه کودکان و در کانون خانواده  به تماشای اخبار مینشینند پر بود از تصاویر مستهجن و در واقع پشت صحنه ساخت فیلمهای پورنو و سکس! گزارشی که قرار بود هشداری به والدین در خصوص دسترسی آسان کودکانشان به فیلمهای پورنوگرافی باشد در عمل صحنه هایی ای از این فیلمها را به همراه صحنه های پشت صحنه آنها در ساعتی که کودکان و خانواده ها تماشاگر این برنامه خبری بودند روی آنتن فرستاد! افتضاح تا آن حد بود که مجری بخش خبر تلویزیون پس از پخش این گزارش ناچار به عذرخواهی شد!  واقعا شرم آور بود.

 

 تصویر آرشیوی عوامل فنی تلویزیون بی بی سی فارسی که غالبا عیر ایرانی و بریتانیایی هستند را در سایه و مجری ایرانی را زیر نور نشان میدهد.

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 23


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

 خبرهای بخش عصرگاه تلویزیون بی بی سی انگلیسی (بخش خبری داخل کشور انگلستان) و خبرهای مرتبط با مسابقات یورو را که پیشتر در مورد آن چند سطری نوشته بودم به اجمال نگاه میکردم . در سر خط خبرها از درگیری بلیس فرانسه با اراذل و اوباش طرفدار تیم انگلستان گفته شد. هر چند در متن خبر به رویه ی اخیر باز هم صحبت از هولیگانهای روسی غالب بود و از هولیگانهای انگلیسی در بخش خبری که من تماشا کردم و درگیریشان با پلیس فرانسه مطلبی گفته نشد. اما ماجرای پوشش رسانه ای خبرهای درگیری هولیگانهای روسی و انگلیسی و نکات مستور در میان سطور گزارشهای جانبدارانه رسانه های عمدتا انگلیسی باعث شد که پای وزیر امور خارجه روسیه هم به ماجرا کشیده شود. او ضمن تقبیح رفتارهای خشن  برخی هواداران تیم روسیه اینطور عنوان کرد که رفتارهای خشن هواداران تیم انگلستان نیز باید مذمت شود ولی گویا  برخی تلاش میکنند از این وقایع هم در جهت تحریک احساسات ضد روسی در رسانه ها بهره برداری کنند.

تصویر هولیگانهای انگلیسی بیش از سی سال پیش در بازی یونایتد با کاردیف

 

 واقعا مایه تحیر است که چطور از مسابقات ورزشی و بخصوص فوتبال در برخی رسانه ها  اینچنین  بهره برداریهای سیاسی می کنند بطوریکه وقتی برخی اوباش هوادار تیم روسیه با برخی اوباش هوادار تیم انگلستان در خیابانهای فرانسه درگیر میشوند رسانه های انگلیسی سعی میکنند اینطوراعلام میکنند که روسهایی که برای مسابقات ورزشی به فرانسه آمده اند اغلب آموزشهای حرفه ای و رزمی دیده اند تا هوادان بیگناه تیم انگلستان را لت و پار کنند! و به این شکل احساسات ضد روسی را  همگام با سیاستهای کلی رسانه هایشان که در تعارض و  در جهت مقابله با سیاستهای دولت روسیه است در مخاطب تقویت کنند. همین جنس سیاستهای رسانه ای در جای خود علیه مهاجرین و پناهنده ها و یا مسلمانها نیز در رسانه هایی نظیر بی بی سی مدام دنبال میشود تا به این ترتیب دیگری را کاملا برای مخاطب خودی بیگانه تر و ترسناکتر جلوه دهد. وقتی آن دیگری به اندازه کافی مخوف جلوه داده شد حتا در جای خود حمله نظامی به آنها نیز برای افکار عمومی توجیه پذیر است.

 

 

پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر جورج بوش پسر و همکارانش از جمله تونی بلر نه تنها به افعانستان و عراق لشکرکشی کردند بلکه با تحریک و تشدید احساسات اسلام هراسانه دنیا را به سوی فضای افراط گرایانه حاضر سوق دادند. 

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 67


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

خبر درگیری نیروهای انتظامی ایران در استان سیستان و بلوچستان با تروریستهای جیش العدل و همینطور خبر درگیری نیروهای سپاه پاسداران با تروریستهای پژاک در استان آذربایجان غربی دو خبری بودند که بفاصله کمی امروز ۲۴ خرداد منتشر شدند. 

فرداد فرحزاد مجری تلویزیونی بی بی سی فارسی خبر نخست را اینگونه خواند: در درگیری میان نیروهای پلیس ایران و نیروهای جیش العدل یک سرباز پلیس ایران و ۵ نفر از اعضای جیش العدل کشته شده اند. "جیش العدل یک گروه مسلح سنی است که در سالهای اخیر درگیریهای شدیدی با نیروهای نظامی و امنیتی ایران داشته است."

وبسایت بی بی سی فارسی اینطور اضافه میکند: "گروه جیش‌العدل در سال‌های گذشته و در موارد متعدد، درگیری‌هایی مسلحانه با نیروهای نظامی و امنیتی ایران در سیستان و بلوچستان داشته و مسئولیت چند حمله مسلحانه در مناطق مرزی جنوب شرق ایران را هم بر عهده گرفته است. [حمله مسلحانه یا حمله تروریستی؟!]

استان سیستان و بلوچستان یکی از مناطق توسعه‌ نیافته ایران است و شاخص‌های مختلف آن، چون متوسط درآمد و سطح سواد، نسبت به اغلب استان‌های دیگر وضعیت نامناسبی دارد."

خبر دوم مربوط به درگیری در سردشت است. فرحزاد مجری تلویزیونی بی بی سی فارسی در پایان عنوان خبر اینطور بخش اضافه شده ی تحریریه بی بی سی فارسی را اضافه میکند: "پژاک خود را خواهان اصلاحات اساسی در ایران میداند اما رفتارهای حکومت باعث شده تا دست به اسلحه ببرد."

پرسشهایی که پیرامون رویکرد بی بی سی فارسی و نحوه گزارش این نوع خبرهای ایران از این رسانه به ذهن خطور میکند این است که آیا درگیریهای مسلحانه ای که بی بی سی از آنها نام میبرد در واقع حمله گروههای سازمان یافته ای که در کشورهای اطراف ایران نظیر پاکستان پایگاه دارند و از کشورهایی نظیر عربستان سعودی کمکهای مالی و اطلاعاتی و نیز آموزشی دریافت میکنند به مناطق شهری در خاک ایران نبوده اند؟ حملاتی که در طی آنها نه تنها نیروهای کادری نیروهای نظامی ایران بلکه سربازهایی که در واقع دوران خدمت سربازیشان را میگذرانده اند و همچنین شهروندان عادی هدف قرار گرفته اند؟ اگر این نوع حملات مسلحانه علیه تمامیت ارضی و علیه شهروندان عادی و نیز نیروهای مسلح ایران در زمره حملات تروریستی به حساب نمی آید چگونه است که بعنوان مثال حمله مسلحانه یک جوان امریکایی (زاده و بزرگ شده در خاک امریکا اما از تبار افغان) به یک کلوپ شبانه همجنسگرایان حمله ای تروریستی محسوب میشود؟ تا این لحظه هیچ گونه ارتباطی بین عامل حمله مسلحانه در اورلاندو امریکا و داعش به اثبات نرسیده است اما از همان نخستین لحظات انتشار خبر بی بی سی آنرا حمله ای تروریستی میخواند اما حمله صورت گرفته توسط افرادی که رسما عضو یک گروه تروریستی هستند صرفا حمله مسلحانه یک گروه مسلح سنی عنوان میشود! چرا و چگونه است که بی بی سی به بهانه بیطرفی و عملکرد حرفه ای یک حمله تروریستی علیه شهروندان ایرانی را صرفا حمله مسلحانه یک گروه مخالف ( و حتا در مواردی آزادیخواه) عنوان کرده اما در حملات مشابهی که بر علیه اروپاییها و امریکاییها انجام میشود در تروریستی شناختن حملات هیچ تعلل و تردید نمیکند؟ 

چگونه است که بی بی سی فارسی در پای خبر درگیری نیروهای پلیس ایران با گروه تروریستی جیش العدل مطابق معمول یک پاراگراف توضیحی حاوی اطلاعات غرضمندی مثل پاراگراف ذکر شده در بالا را چاشنی خبر میکند اما در مورد خبرهای مشابه مثلا اقدامات تروریستی اخیر در فرانسه چنین پاراگرافهای توضیحی وجود ندارد که فرضا عنوان کند که عامل حملات مسلحانه در فرانسه جوانهای زاده شده و بزرگ شده در خاک فرانسه هستند که اما به دلایل اجتماعی نظیر تحقیر و تبعیض بر علیه آنها و خانواده و نزدیکانشان٬ به سوی اقدامات تروریستی گرایش پیدا کرده اند؟ آیا آن معیارهای بیطرفی و حرفه ای گری که بی بی سی از آنها دم میزند صرفا در مورد خاورمیانه موجودیت و مصداق پیدا میکند؟!

دلیل اصرار و تاکید بی بی سی بر اینکه مثلا جیش العدل یک گروه سنی مذهب است چه میتواند باشد جز آنچه اظهر من الشمس است؟ آیا جز این است که بی بی سی فارسی سعی میکند تا گروههایی نظیر گروه تروریستی جیش العدل یا پژاک را گروههایی سنی مذهب نمود بدهد که در جهت احقاق حقوق به ظن بی بی سی دریغ شده از آنها ناچار شده اند که علیه مردم غالبا شیعه مذهب ایران دست به اسلحه ببرند؟! آیا این همان خطی نیست که رسانه های غربی در خصوص وقایع اخیر خاورمیانه پیش گرفتند تا کشورهایی نظیر عراق و سوریه را هر چه بیشتر به آتش بکشانند و با وانمود کردن به انکه دلیل این جنگها و درگیرها اختلافات بین شیعه و سنی است سعی کردند تا نقش سیاستهای دولتهای خود در قبال این کشورها و نیز نقش حکومتهای وابسته و متحد به خود نظیر حکومت عربستان سعودی را در شعله ور شدن آتش این جنگها را پنهان کنند؟ آیا این سوالی نابجا خواهد بود اگر کسی بپرسد که پس چگونه است که در خصوص جوانهای فرانسوی وقتیکه ادعا کردند که در جهت احقاق حقوقشان بعنوان اقلیت مسلمان مذهب در خاک فرانسه ناچار شده اند دست به اسلحه ببرند بی بی سی چنین رویکردی در گزارش کردن خبرها پیش نمیگیرد و ادعای آنها را انتشار نمیدهد و بازتاب نمیدهد؟!

آیا آن اصلاحات اساسی که بی بی سی فارسی البته با وانمود کردن به بیطرفی از قول گروه تروریستی پژاک نقل میکند و در واقع همچون بلندگویی ادعای واهی و ساختگی این گروه تروریستی را پژواک میدهد و خبر آن را در دنیا پراکنده میکند چیزی جز اقدام مسلحانه تروریستی برای تجزیه بخشی از خاک ایران است؟! چطور رسانه های انگلیسی در زمانیکه آن کشور با تجزیه طلبان ایرلندی و اسکاتلندی درگیر بود چنین خط مشی بیطرفانه ای را در خبرپراکنی پیش نمیگرفتند و از قول آن گروههای مسلح عنوان نمیکردند که آن گروهها صرفا خواستار اصلاخات اساسی در انگلستان بودند و رفتار حکومت در لندن باعث شده بود که آنها دست به اسلحه ببرند؟! 

اینها همه چیزی نیست جز یک بام و دو هوای بنگاه خبرپراکنی بریتانیا و سرویس دهندگان بخش فارسی آن بنگاه.

مرزبان ایرانی که در حین انجام وظیفه خطیر پاسداری از مرز و بوم وطن توسط گروه تروریستی جیش العدل در بهمن ماه ۹۲ ربوده شد و سپس به شهادت رسید.

تصویر آرشیوی از کسری ناجی از کارکنان سرویس فارسی بنگاه خبرپراکنی بریتانیا. گزارشهای غرضمندانه او بخصوص در اوج بحران میان ایران و امریکا از روی ناو هواپیمابر امریکایی بین اصحاب رسانه ضرب المثل شد!

 

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 79


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

فرانسه٬ کشوری که خود را داعیه دار تمدن و فرهنگ در اروپا می شمارد٬ در جریان برگزاری مسابقات یورو ۲۰۱۶ به عرصه ی تاخت و تاز و لاابالی گری لاتها بدل شده است. یک شب پس از درگیری لاتهای هوادار تیمهای انگلستان و روسیه نگذشته بود که لاتهای هوادار تیم آلمان به هواداران تیم اوکراین یورش بردند. انگلستان که این روزها در تب و تاب تبلیغات همه پرسی برای ماندن یا ترک اتحادیه ی اروپا ست با یادآوری پیشینه ی دراز درگیریهای اینچنینی میان لاتها و اوباش طرفداران تیمهای فوتبال در این کشور به تماشای وقایع جاری در فرانسه نشسته است. پلیس انگلستان که با اجرای روشهای سفت و سخت توانسته موفقیتی نسبی در مهار این اراذل و اوباش در انگلستان کسب کند٬ اینک به مسولان فرانسوی پیشنهاد اعزام گروهی از نیروهای پلیس انگلیسی را به فرانسه برای کمک به مهار درگیریها در این کشور مطرح کرده است. اما نکته ی جالب توجه در این میان٬ نحوه ی پوشش این وقایع در رسانه های انگلیسی است. رسانه های انگلیسی که مهارت بالایی در چگونگی انعکاس و گزارش وقایع در جهان دارند اینبار نیز در حمایت از لاتها و اراذل و اوباش خودی کم نگذاشته اند و غالب رسانه های انگلیسی از گاردین به اصطلاح لیبرال تا دیلی میل و تلگراف افراطی دست به کار شده اند تا همه به شکل واحد و منسجم مسولیت این توحش را به گردن دیگری بیندازند و نام انگلیس را از این لاابالی گری ها منزه کنند. اما آن دیگری که باید نامش را در رسانه ها یکبار دیگر هو کنند همان آدم بد داستان در اروپاست که از سالهای جنگ سرد همچنان در نقش آدم بد ماجرا باقی مانده است بطوریکه وقتی اراذل و اوباش انگلیسی که به اذعان خود انگلیسیها ید طولانی در این نوع توحش در تماشای مسابقات فوتبال دارند با دیگر لاتها درگیر میشوند مسولیت این درگیریها به نام "هولیگانهای فوق وحشی و آموزش دیده ی روسی" تمام میشود! بعبارت دیگر اراذل و اوباش انگلیسی خوبند و سر به زیر٬ ارذل و اوباش روسی بد هستند و فوق وحشی!

لطفا توجه داشته باشید این یادداشت به هیچ وجه سعی در تنزیه لاتها و هولیگانهای روسی ندارد٬ بلکه صرفا تلنگری ست به یک بام و دو هوای رسانه های انگلیسی٬ چراکه در واقع در صحنه ی درگیریهای لاتها در جریان مسابقات اخیر یورو۲۰۱۶ چه بسا محتمل است که لاتهای روسی چند مشت هم بیشتر و محکمتر بر سر و صورت لاتهای انگلیسی کوبیده باشند.

تصویر جستجوی واژه هولیگان در گوگل در کشور انگلستان در تاریخ روز.

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 116


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

 

گاه و گداری از راه دور و به برکت اینترنت نیم نگاهی میکنم به برنامه های تلویزیون در ایران. چند وقت پیش برای دو سه دقیقه ای به شکل تصادفی به برنامه زنده باد زندگی برخوردم. مجری با تب و تابی آنچنانی به موعظه ملت مشغول بود که:

از دوچرخه استفاده کنیم٬ نه مثل چینی ها که پول ندارند اتومبیل بخرند و با سیل دوچرخه به خیابان میریزند بلکه مثل اروپاییها که اتومبیل دارند ولی خیلی شیک دوچرخه سوار میشوند هم لذت میبرند و تفریح میکنند و هم هوای شهرهایشان پاکیزه است!

فکر کردم این مجری چقدر به خوبی گند گچ رسوب کرده در فکر و ذهن بسیاری از ما جهان سومیها را نمایندگی میکند! تازه این تخم دو زرده صدا و سیمای ماست که به ظن خود برنامه ای ساخته که چنین و چنان! مجری و تهیه کننده ی  پرت آن هنوز نمیداند که چین به قولی دومین اقتصاد بزرگ دنیا ست. کشورهای اروپایی همین دو سه سال اخیر در تلاش برای گرفتن وام از چین بودند که با فضاحت درخواستشان از سوی چین رد شد! مجری پرت و پلا نمیداند و هیچ برخوردی به خبرهای سالیان اخیر دنیا نداشته است که مطلبها نوشته و برنامه های مستند ساختند در رسانه های نامدار دنیا از ظهور طبقه ی متوسط و ثروتمند چینی. مجری پرت و پلا گناهی ندارد که خود او تصاویر ذهنی و درکش از جهان و دنیای پیرامونش را از همان رسانه هایی میگیرد که حقوق میگیرد و موظف است تا در جهت مخالف آن رسانه ها برنامه تلویزیونی تهیه کند! همینطور چشم و گوش بسته! مجری و تهیه کننده ی پرت زنده باد زندگی از آلودگی هوای اغلب شهرهای بزرگ اروپایی چیزی نشنیده و یا اگر شنیده این خبرها را که با آن تصاویر رنگارنگ ذهنی خود در تعارض میبیند لابد که میپندارد این خبرها هم حاصل زحمت همکاران خودش در سیما بوده! مجری پرت را باید سوار دوچرخه کرد در لندن تا توی آلودگی خطرناک هوای یکی از بزرگترین پایتختهای اروپایی رکاب زنان پسرها و دخترهای کم سن و سال و پولدار چینی را ببیند که چطور پوند خرج میکنند طوریکه انگلیسیها انگشت به دهان میمانند.

آره! این ذهن گچ گرفته را باید دور دنیا گرداند تا بفهمد در چه زمانه و روزگاری زندگی میکند و در دنیا چه میگذرد و گرنه اگر حقوق ماهیانه و بی دردسر صدا وسیما و وظیفه خطیر جنگ نرم از استودیوی جام جم باشد که نتیجه اش همین تضارب ذهنهای گچ گرفته است و نه چیزی بیشتر! زنده باد زندگی؟! حکما فقط اروپاییش! نه چینی یا ایرانی اش! نه!

 

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 79


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

در مناظره های ریاست جمهوری در نوبتی که موضوع بحث سیاست بود همگی نامزدها حریف بودند و رند! نوبت به بحث فرهنگی که رسید سر فصل مطالبی که پیدا بود مشاورهای نامزدها از پیش آماده و دیکته کرده بودند مضحک می نمود و مایه ی تاسف چراکه قریب به اتفاق آقایان نامزدها از اساس درک روشنی از مقوله ی فرهنگ نداشتند و نمی توانستند هم داشته باشند. واقعیت این است که ذهنی که شالوده و چارچوب فکری اش مسایل امنیتی بوده باشد هرچه بکنی در مقوله های هنر و فرهنگ پایش خواهد لنگید.نمونه ی روشنش هم مسعود دهنمکی است که یکروز عضو گروه فشار و چماق به دست بوده و امروز شده است کارگردان سینما. آنهم از کارهای سخیف وی که با بودجه های سنگین دولتی ساخته.

   

عکسها نیازی به توضیح چندانی ندارد. پروژه ی متروی اصفهان با همه ی مخالفتهای مردم و اعتراضهای کارشناسهای مربوطه بیش از ده سال است که با هزینه ی گزافی که روی دست مردم گذاشته و با تمام خرابیهایی که به بار آورده همچنان قرار است که به زودی راه اندازی شود و تازه آنموقع که آن غول آهنین در زیر پایه های آسیب دیده ی سی و سه پل و در زیر آثار باستانی و بافت قدیمی شهر به حرکت درآید آغاز نگرانی خواهد بود: نگرانی از تماشای سازی که صدایش تازه در سالهای بعد شنیده خواهد شد.

        

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 86


نيازمنديهاي مهناد -درج آگهي رايگان - تبليغات رايگان - تبليغات اينترنتي - خريد و فروش بي واسطه

شک و تردیدها و تعویق در حمله ی نظامی امریکا به سوریه پرسشهایی را به ذهن متبادر می کند، از آن جمله مباحث پیرامون موضوع افول ابرقدرت امریکا و مباحث پیرامون جهان پسا امریکایی میتواند برای طرفداران موازنه ی منفی قدرت به نفع مدعیان نوظهور همچون چین و یا مدعیان زمان جنگ سرد همچون روسیه و نیز برای آنها که با امریکا ضدیت دارند خوشایندتر باشد. آیا به راستی تفاوت میان امریکای سال 2013 و در زمان باراک حسین اوباما ی دموکرات با امریکای سال 2003 و در ایامی که نومحافظه کاران و جورج بوش پسر در قدرت بودند تا بدین حد می تواند گواه محسوس بودن کاستی در قدرت و نفوذ امریکا در جهان باشد؟ به عبارت دیگر آیا تردیدها و تاخیرها و عقب نشینی ها و تغییر موضعها در کاخ سفید در خصوص واکنش موعود به استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه ناشی از ضعف امریکا و یا در مقابل قدرت گرفتن روسیه است؟ عدم قطعیت رای رییس جمهور امریکا از چه چیز ناشی میشود؟ در پاسخ به این پرسشها باید عوامل متعددی را در نظر گرفت. در واقع با وجودیکه بحثها در خصوص جهان پسا امریکایی و نقش احتمالی نهادهای چند ملیتی در تصمیم گیریهای جهانی پر رنگ تر شده است اما دلبستگان به انحطاط امپراطوری امریکا باید به خاطر داشته باشند که امریکا همچنان پیشرفته ترین و قوی ترین ارتش و ماشین جنگی را در دنیا در اختیار دارد. در واقع با وجود بحران اقتصادی که گریبان امریکا را در سالهای اخیر گرفت و نیز گرفتار شدن این کشور بخصوص در عراق، امریکا همانطور که در نگاه اول هم مشهود است همچنان یکه تاز در قدرت و در عرصه ی تصمیمات جهانی است و تا حصول آن جهان پسا امریکایی که خود از آنچه دشمنان امریکا تصاویر نادرستی از آن برای خود ترسیم کرده اند، فاصله ی بسیاری است. در خصوص سوریه عوامل متعددی در خصوص عدم قطعیت حمله ی نظامی غرب به این کشور وجود دارد. یکی از مسائلی که بی شک تصمیم گیران در کاخ سفید به آن فکر می کنند توانایی مدیریت خلا قدرت در سوریه پس از اسد است. تجربه ی عراق و درگیریهای فرقه ای و قومی و نیز پا گرفتن نیروهای افراطی و القاعده که اکنون نیز به سوریه راه یافته اند بی گمان برای امریکا و متحدانش خوشایند نیست. دستیابی این نیروهای افراطی که در حال حاضر علیه حکومت سوریه و در جهت منافع غرب می جنگند به انبارهای سلاحهای شیمیایی و در غیاب حکومت مرکزی در دمشق برای غربیها حکم همان شمشیر دو دم را دارد. آنها در یک قدمی تل آویو و با در اختیار داشتند این سلاحها می توانند منافع غرب را به طور جدی به مخاطره بیندازند. چراکه از همان زمان که مجاهدین جوان عرب در افغانستان بر علیه شوروی می جنگیدند ایدئولوژی حاکم بر روح و جسم این مجاهدین که بعدها بن لادن جوان از آن جمع القاعده را بنیان نهاد، جهاد علیه فرعونهای زمان یعنی حکومتهای به زعم انها فاسد در کشورهای ایشان و سپس شکل دهی همان امپراطوری اسلامی که یکبار در زمان پیامبر اسلام پا گرفته بود و سپس جهاد علیه کفار و فتح قلمروهای انها بوده و همچنان هست. لذا در زمانیکه ارتش آزاد سوریه و در واقع اپوزیسیون سوری به نظر می رسد که نه تنها در مقابل ارتش اسد بلکه در مقابل جهادیهای وارداتی به سوریه نیز در موضع ضعف قرار گرفته است برکناری ضرب العجلی اسد از قدرت طی یک حمله ی نظامی نظیر آنچه در عراق اتفاق افتاد تضمین کننده ی منافع غرب در سوریه و در خاور میانه نیست. استقبال کاخ سفید از طرحی که اکنون به روسیه منسوب کرده اند دال بر انتقال و تحت کنترل نهادهای بین المللی قرار دادن مخازن سلاحهای شیمیایی سوریه را میتوان در راستای نخستین قدمهایی تلقی کرد که این اطمینان خاطر را برای به اصطلاح جامعه ی جهانی فراهم می آورد که انبوه ای ن سلاحهای مرگبار در اختیار گروههای جهادی و افراطی در سوریه قرار نخواهد گرفت. مکاتبات درز کرده بین ایران و امریکا و هشدار ایران به امریکا در خصوص دستیابی جهادیهای افراطی به سلاحهای شیمیایی در سوریه ار این جهت در خور توجه است که می توان نمایی از آنچه می تواند برای همه ی بازیگران سیاسی درگیر در سوریه مهم باشد و هدفی مشترک بحساب بیاید ترسیم می کند؛ سلاحهای مرگبار کشتار جمعی در دست افراطیهای اسلام گرا در سوریه می تواند براحتی بر علیه اهداف مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد.

          

                                   عکس از اسوشیتد پرس

  • ارسال شده در : 16 تير 1395 ساعت: 16:4 + تعداد بازديد : 84

تعداد صفحات : 20

صفحه قبل 1 ... 15 16 17 18 19 ... 20 صفحه بعد